این استقبال را باید مدیون تغییر نگاه مسئولان و هنرمندان به مقوله تئاتر دینی دانست. جشنواره تئاتر رضوی وارد هفتمین سال تولد خود شده و مسئولان و هنرمندان در این مسیر نکات تازهای را تجربه کردهاند. با هنرمندانی که در این جشنواره شرکت کردهاند در رابطه با آسیب شناسی این جشنواره به گفتوگو نشستیم.
کوروش زارعی که با نمایش «ماه معصوم» در جشنواره شرکت کردهاست، جشنواره تئاتر رضوی را ادای دین هنرمندان به امام رضا(ع) و علاقهمندان این امام دانست: «احساس میشود که باید برای این مخاطبان کار فرهنگی صورت بگیرد تا ابعاد مختلف شخصیت امام به مردم معرفی شود تا زوایایی از این شخصیت همام که در نگاه مردم پنهان ماندهاست به خوبی و روشنی معرفی شود.»
زارعی با اشاره به این نکته که شخصیت امام نزد مردم، بیشتر معرف نذر و نیاز است، گفت که در قبل و بعد از انقلاب کار جدی برای معرفی و روشنگری این شخصیت صورت نگرفتهاست:« از این نظر جشنواره تئاتر رضوی منظر خوبی است، گرچه خیلی زودتر باید چنین جشنوارهای طراحی و اجرا میشد. در تمام دنیا به مناسبتهای مختلف مذهبی و ملی کارناوالهای مختلفی برپا میشود. در نتیجه مردم را از نظر روحی و روانی تطهیر میکند. ما از این جشنوارهها و مراسم مردمی و دینی در کشورمان کم داریم. »
تجربه جدید، نگاه جدید
افسانه زمانی که با نمایش «تنهایی» در بخش جدید تجربی هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر رضوی شرکت میکند اعتقاد دارد که وجود چنین بخشی برای هنرمندان مفید است: «شرکت در این بخش تجربی برایم مهم بود. دوست داشتم که ببینم چگونه میشود بین کارهای مذهبی و عروسکی تعاملی ایجاد کرد.»
مهدی نصیری، نمایشنامهنویس، که در این جشنواره نمایشنامه «شله پزان»، از کارهای او بهعنوان نمایشنامه منتخب به چاپ رسیده و علاوه برآن در کتاب «یک قمقمه از کوثر» که به بررسی جنبههای دراماتیک داستانهای رضوی میپردازد، 8داستان و 20 خلاصه داستان نوشتهاست. او معتقد است که هر شخصیت و هر موضوعی را میشود در قالب دراماتیک قرار داد و تبدیل به درام کرد.
او با توجه به موضوعی بودن جشنواره تئاتر رضوی به این نکته اشاره میکند که ابعاد داستانهای مذهبی وسیعاند اما محدودیتهایی هم با خود دارند:«به شخصیت امام رضا (ع)میتوان از چند منظر نگاه کرد؛ از جنبه تاریخی، اجتماعی، سیاسی و... مثلا در وجه اجتماعی میتوان از همان دوره به امروز رسید. اما مسئله اینجاست که بهدلیل موضوعیبودن جشنواره، موضوعات کلی هم محدود میشوند. درست است که موضوعات زیادی در این رابطه میتوان نوشت، موضوعات گستردگی دارند اما در عین حال محدودیت هم دارند.»
این نمایشنامهنویس تاکید دارد که روزی موضوعهای این جشنواره تمام میشود و هنرمندان و نمایشنامهنویسها به تکرار میرسند، اما سؤالی که اینجا مطرح میشود نگاه و زاویه دید جدید نویسنده است که میتواند یک نمایشنامه را جدید و امروزی کند. نصیری در این رابطه میگوید: «زمانی که محدودیت موضوع داریم و موضوع هم منحصر میشود به جشنواره، در این صورت هم نگاه، بیشتر جشنوارهای میشود.»
دیالوگ به زبان مذهبی
به گفته زمانی، کارگردان عروسکی، مهمترین انگیزه شرکت در این بخش و در این جشنواره پیدا کردن راههایی برای بیان هنری و دور از تکرار و کلیشه نمایشهای مذهبی بودهاست: «معتقدم که اگر میخواهیم نمایشهای مذهبی به میان مردم برود، باید راههایی برای بیان تازه پیدا کنیم. این جشنواره میتواند فرصت خوبی برای تجربه کردن و پیدا کردن این زبان باشد. هنرمندان باید بتوانند بیان به روز مسائل مذهبی را در قالب نمایش دینی پیدا کنند و در تعامل با مخاطب ببینند که آیا در جذب مخاطب موفق بودهاند یا نه؟»
زارعی برگزاری این جشنوارهها را مناسب شأن انسانی دانست:«تولید این آثار به سالمسازی روابط انسانی و ارزشهای انسانی کمک میکند. در حال حاضر نه تنها در جامعه ما بلکه در تمام دنیا مسائل انسانی و روابط سالم اجتماعی کم رنگ شدهاست. این وظیفه هنرمندان است که برای نزدیک کردن آدمها به هم و سالمسازی جامعه قدم بردارند.»
پژوهش و دوری از تکرار
نصیری معتقد است: «یکی از اقدامات خوب جشنواره، استمرار بخشیدن تولید متن بودهاست که باعث میشود هنرمندان به سمت پژوهش بروند و در این صورت نگاه جدیدی هم در نگارش نمایشنامهها ایجاد میشود.»
نصیری معتقد است که درگیری با پژوهش باعث احاطه به موضوع میشود، چرا که ذهن نویسنده در یک مقطع با اثر درگیر میشود:«متأسفانه تا به امروز این نگاه کمتر بوده و نگاه نویسندهها بیشتر جشنوارهای بودهاست. درگیری نویسنده و نمایشنامه نویس با پژوهش باعث احاطه او به موضوع میشود، در حالیکه با نگاه مناسبتی و موضوعی هیچگاه این اتفاق نمیافتد.» او با اشاره به کتاب «یک قمقمه از کوثر» به تعداد محدود منابع و شباهتهای داستانی اشاره دارد که نویسندهها ناگزیر به تکرار هستند.
او معتقد به این است که باید شخصیتهای جدیدی در لابهلای تاریخ پیدا کرد که تابه حال به آنها پرداخته نشدهاست: «شخصیتهای زیادی در تاریخ وجود دارند که تا به حال به آنها پرداخته نشدهاست. با پرداختن به این شخصیتهای جدید میتوان از تکرار و کلیشه فرار کرد.»
کلیشه باعث گریز تماشاگر و مخاطب از نمایشهای مذهبی میشود. طبیعی است که مخاطب از دیدن کلیشه فراری است. نصیری در این باره به نوآوری اشاره دارد و لازمه نوآوری را تحقیق میداند:
« باید بیشترین برنامهریزی و انرژی را روی امر پژوهش گذاشت. در برگزاری هر جشنواره هزینههای زیادی صرف میشود. میتوان بخش زیادی از این هزینهها را به امر پژوهش اختصاص داد، مثلا از چند نویسنده و پژوهشگر خواست که تحقیق کنند و در طول یکسال 50 موضوع خوب و جدید برای نمایشهای سال بعد جشنواره پیدا کنند.»
همچنین زارعی درباره تکراری شدن آثار گفت:«صرف اینکه بخواهیم تئاترها را امروزی کنیم تا با مخاطب امروز ارتباط برقرار کنیم، به تکراری و کلیشهای شدن نزدیک میشویم. اگر از این نگاه امروزی در نمایشنامهها درست و به موقع استفاده شود هم به ارتباط با مخاطب کمک میکند و هم به تازگی و نوآوری. هنرمندان باید با آگاهی کامل به سمت معاصرسازی مضامین مذهبی بپردازند در این صورت شاید داستانها مشابه باشند اما نگاه هنرمند، فرازوفرودهای نمایشنامه و نمایش، پایان متفاوتی را رقم خواهد زد.»نصیری در انتها به این اشاره دارد که بهتر است از هنرمندان و افراد حرفهای برای این امر دعوت کرد تا نتیجه بهتری حاصل شود.